هر قطعه پیچیده از ماشین آلات به یک واسط کاربری جهت کنترل صحیح نیازمند است . رابط کاربری یا همان کنترل پنل ( Control panel ) پل ارتباطی کاربر با دستگاه می باشد که از طریق آن کاربر می تواند دستگاه مورد نظر خود را روشن یا خاموش نموده و یا سایر عملیات های های آن را مورد نظارت و بررسی قرار دهد . از موارد مهم که در کنترل پنل دیزل ژنراتور های اکثر بدان بیشتر توجه می شود عبارت است روشن و خاموش شدن دستگاه و میزان ولتاژ خروجی – میزان آمپر می باشد. تغییرات در سیستم های الکترونیکی ، مانند ژنراتور دیزلی توسط نوسات و سیگنال های الکتریکی قابل سنجش می باشد . این سیگنال ها توسط یک سری ابزار الکتریکی از تمام دستگاه ( ژنراتور دیزلی ) جمع آوری می شود در پردازش گر مرکزی مورد محاسبه و کنترل قرار می گیرد . پردازش حاصل بر روی تعداد محدودی از پارامتر های خاص انجام می شود. هر گونه تغییرات دستگاه با توجه به این پارامتر ها قابل نظارت می باشد . این سری از مقالات مربوط به راه اندازی دیزل ژنراتور میباشد .
در ادامه بحث طلاق مرد به ممنوعیت نکاح با بعضی افراد قسمت دوم میپردازیم
ازدواج نهادی مدنی در حقوق ایران است که علاوه بر این که واجد آثار حقوقی و مدنی زیادی می باشد از نظر دینی هم امری بسیار پسندیده بوده و دارای آثار معنوی و اخروی نیز هست . در ادامه بحث طلاق مرد به ممنوعیت نکاح میپردازیم . مجرد ماندن و ترک این شیوه ی حسنه مذمت ( سرزنش ) شده است و چنانچه فردی به خاطرازدواج نکردن مرتکب گناه شود تجرد وی ، حرام خواهد بود . به همین دلیل آشنا بودن با قواعد حاکم بر این نهاد، امری لازم است . یکی از این قاعده ها موضوع ممنوعیت نکاح با بعضی افراد است . لذا باید با کسی ازدواج کرد که از نظر شرعی و قانونی برای آن مانعی وجود نداشته باشد. در این بحث ذیلاً به بررسی موضوع ممنوع بودن ازدواج با گروهی از زنان و مردان می پردازیم که درقانون مدنی ایران آن را جزء ” موانع نکاح ” شمرده اند.
طلاق خلع
طلاق بائن آن است که بعد از طلاق مرد حق ندارد به زن خود رجوع کند یعنى بدون عقد او را به زنى قبول نماید و آن بر پنج قسم است: اول: طلاق زنى که نه سالش تمام نشده باشد. دوم: طلاق زنى که یائسه باشد. یعنى اگر سیده است بیشتراز شصتسال و اگر سیده نیست بیشتر از پنجاه سال داشته باشد. سوم: طلاق زنى که شوهرش بعد از عقد با او نزدیکى نکرده باشد. چهارم: طلاق زنى که او را سه دفعه طلاق دادهاند. پنجم: طلاق خلع و مبارات، و احکام اینها بعدا گفته خواهد شد. و غیر اینها طلاق رجعى است، که بعد از طلاق تا وقتى زن در عده است مرد مىتواند به او رجوع نماید.
آنچه قریب به تمامی حقوقدانان و فقهای شریعت اسلام در باب تعدیل طلاق مرد و این اصل حقوقی بر آن متفقند، وکالت زوج به زوجه است، به نحوی که زوج به زوجه وکالت می دهد تا از جانب خود ( زوج )،وی (زوجه) را طلاق دهد. به مفهوم واضح تر، زن، وکیل مرد می شود تا بنا به وکالت از جانب او، خود را طلاق دهد و پیوند ازدواج بین خود و شوهرش را از این طریق قطع نماید. به دیگر سخن، در صورتی که زن، وکیل مرد باشد، به موجب قواعد عمومی عقد وکالت، از جانب زوج (شوهرش) می تواند در صورت احراز شرایط صحت اجرای طلاق، با قرائت صیغه طلاق، این عمل حقوقی را محقق کرده و از شوهر خود مطلّقه شود که از این نوع وکالت، در علم حقوق، با نام وکالت در توکیل نام برده می شود. البته شوهر می تواند به جز زوجه به شخص ثالثی نیز وکالت دهد تا از جانب او همسرش را مطلّقه کند.