دانستنیها

در این وبلاگ مقالات و خبرهای مفید قرار داده میشود

دانستنیها

در این وبلاگ مقالات و خبرهای مفید قرار داده میشود

۵ مکان دیدنی ممنوعه، که باید دیده شوند

در این کره ی خاکی همیشه نقاطی شگفت آور برای کشف شدن وجود دارد ولی این مکان ها همیشه در دسترس نیستند. اگر از روحیه ی ماجراجویانه ی بالایی برخوردار هستید، مسلما رویای شما رسیدن به این نقاط ممنوعه و طی کردن مسیرهای خطرناک و پرچالش است. در این میان ۵ مکان دیدنی ممنوعه را برای شما انتخاب کرده ایم : این مطلب برگرفته از سایت تور مراکش است .
1.منطقه ۵۱، نوادا
یکی از مهم‌ترین مناطق ممنوعه پایگاه نیروی هوایی ادوارز امریکا است، که به منطقه ۵۱ مشهور است. تا مدت‌ها تصور می‌شد که این منطقه راز آمیز محلی برای آزمایش هواپیماها و سلاح‌های جنگی است درحالی‌که شایعات چیز دیگری می‌گویند: دولت امریکا در این منطقه بقایای فضاپیماها و سلاح‌های آدم فضایی‌ها ازجمله فضاپیمای که شایعه شده است در روزرول نیومکزیکو فرود آمده است، موردمطالعه و آزمایش قرار می‌دهد.باوجوداینکه این منطقه یکی از محل‌های مورد علاقه توریست‌ها است، از آن به‌طور سخت‌گیرانه‌ای محافظت می‌شود و دسترسی به آن فقط برای افسران ارشد امکان‌پذیر است. مرز هوایی این منطقه هم جز مناطق ممنوعه است و شایعه شده است که از این منطقه با سلاح‌های جنگی و ضد هوایی محافظت می‌شود
2.غار لاسکوس (Lascaux)، فرانسه
شگفت‌انگیزترین مکانی که نمی‌توانید از آن دیدن کنید. این مجموعه از غارها که در شمال غربی فرانسه واقع‌شده‌اند حاوی نقاشی‌هایی از دوران پارینه‌سنگی هستند.نقش و نگارهای روی دیواره غار بیش از ۱۷۰۰۰ سال قدمت دارد و اکثرا از حیوانات عظیم‌الجثه ای‌ است که کاوش‌های فسیلی حضور آن‌ها در این مناطق را تائید کرده است. این غار جز میراث فرهنگی جهانی است. با این‌حال غار از سال ۲۰۰۸ به بعد به‌طور کامل به علت شیوع قارچ‌ها بسته شد. و فقط چند روز در ماه گروهی از محققان برای مطالعه نقاشی‌ها اجازه ورود به این منطقه را دارند.
3.آرامگاه کین شی هانگ، چین
آرامگاه اولین امپراتور چین، شی هانگ که سال ۲۱۰ قبل از میلاد درگذشت ، زیر یک تپه در مرکز چین مدفون است.مجموعه مدفون شامل شبکه‌ای پیچیده از تونل‌های زیرزمینی است این تونل‌ها پر از وسایلی است که پادشاه در زندگی پس از مرگ به آن‌ها احتیاج دارد که شامل ارتش، خانواده، کارمندان، اسب، و کارکنان و..است که جملگی از جنس سفال هستند.این مجموعه به ارتش سفالین معروف است.از زمان کشف این مجموعه تاکنون۲۰۰۰ سرباز سفالین منحصربه‌فرد یافت شده است.کارشناسان بر این باورند که این تعداد تا ۸۰۰۰ هم قابل‌افزایش است.دولت چین حفاری‌ها را به‌منظور احترام به سنت باستانی خاک‌سپاری ممنوع کرده است.هرچند همین مقدار از ارتش کشف‌شده در معرض دید عموم قرارگرفته است اما بیم آن می‌رود که ارتش سفالین تا ابد کشف نشده باقی بماند.
4.مقبره بزرگ آیز ، ژاپن
این مقبره در شهر اوجی تاچی ژاپن قرار دارد.این مجموعه که از دو مقبره اصلی و ۱۲۵ مقبره فرعی تشکیل‌شده به الهه اماترسوا-امیکانی پیشکش شده است. محل بنا متعلق به قرن سوم است اما خود مقبره و بناها هر ۲۰ سال یک‌بار تخریب و بازسازی می‌شود. این کار نشأت‌گرفته از اعتقاد خاص شینتوها به مرگ و تجدید حیات است. آخرین بار در سال ۲۰۱۳ بناها بازسازی شدند.یکی از مقبره‌های اصلی متعلق به ” آینه مقدس” (از دارائی‌های خانواده سلطنتی) است که یاتا نو کاگامی نامیده می‌شود. بیرون از بنا جز سقف بعضی از مقبره‌ها و چند درخت چیزی پیدا نیست. دسترسی به این مکان فقط برای کشیش اعظم و کشیش جز خاندان سلطنتی مجاز است.
۵.جزیره مارها (Snake Island)، برزیل
Ilha da Queimada Grande، که به جزیره مارها شناخته شده، در فاصله ۳۲ کیلومتری ساحل سائوپائولو در برزیل واقع است. این جزیره محل زندگی یکی از گونه‌های کشنده مار به نام افعی طلایی است. زهر این مار گوشت تن را آب می‌کند.بیش از ۴۰۰۰ افعی طلایی در این جزیره زندگی می‌کند. به‌طوری‌که در هر ۵ کیلومتر مربع، یک مار دیده می‌شود. دولت برزیل بازدید از این جزیره را برای عموم ممنوع کرده است جز سالی یک‌بار آن‌هم برای دانشمندانی که روی مارها مطالعه می‌کنند.



امپراتوری اینکاها و فرهنگ به جامانده برپرو

پرو ، کشوری مهد فرهنگ‌های متنوع، اشکال هنری گوناگون، آشپزی منحصربه‌فرد، ادبیات و سایر جنبه‌های مرتبط با فرهنگ است و یکی از بهترین نمونه‌های تنوع و آمیختگی فرهنگ‌ها است. این فرهنگ، ابتدا در تمدن اینکاها و بعد در سنت‌های اسپانیایی ریشه دوانده‌است.پرو در سواحل غربی آمریکای جنوبی واقع شده‌است و در همسایگی کشورهای اکوادور، کلمبیا، برزیل، بولیوی و شیلی قرارگرفته‌است. در غرب این کشور، اقیانوس آرام قرار دارد. توپوگرافی و آب‌و‌هوای این کشور از تنوع چشم‌گیری برخوردار است. نواحی خشک در کنار سواحل، بخش‌های کوهستانی و مرتفع در مرکز و منطقه‌ی وسیعی از زمین‌های پست و کوه‌های جنگلی در شرق این کشور، سه منطقه‌ی جغرافیایی پرو را تشکیل می‌دهند. جغرافیا بر فرهنگ ملت‌ها تاثیر‌گذار است و کشور پرو نیز یکی از نمونه‌های بارز این تاثیرات جغرافیایی است. فرهنگ پرو یکی از متمایزترین و متنوع‌ترین فرهنگ‌ها در آمریکای جنوبی به شمار می‌رود.فرهنگ کشور پرو ترکیبی از فرهنگ اسپانیایی و سرخ‌پوستی بومی است. تمدن اینکاها بیشترین تاثیر را بر شکل‌گیری فرهنگ پرو دارد، هر چند تاثیرات فرهنگ آسیایی، اروپایی و آفریقایی را نیز نباید از قلم انداخت. در حقیقت این کشور، آمیزه‌ای از فرهنگ‌ها و سنت‌های گوناگون است. برای آشنایی بیشتر با فرهنگ این کشور و سبک زندگی ساکنان آن با ماهمراه باشید. این مطلب برگرفته از سایت تور مراکش است .
مردم پرو
مذهب، یکی از ابعاد فرهنگ و یکی از عناصر متعالی آن است. قانون اساسی پرو بر آزادی عقیده و مذهب استوار است. با این حال، مذهب رسمی این کشور کاتولیک است و کاتولیسیزم رومی نقشی تعیین‌کننده در فرهنگ و تمدن پرو دارد. از میان سایر مذاهب و ادیانی که در پرو رایج هستند، اسلام، هندو و بودائیسم را می‌توان برشمرد. بیشتر از پنجاه درصد جمعیت پرو در نواحی ساحلی زندگی می‌کنند و بقیه در بخش‌های کوهستانی ساکن هستند. کمتر از ۵ درصد اهالی این کشور در مناطق جنگلی سکونت دارند.۴۵ درصد جمعیت پرو را بومیان و نزدیک به ۳۷ درصد آن را دورگه‌ها تشکیل می‌دهند. زبان رسمی آنها اسپانیایی است و زبان Quechua نیز در برخی از مناطق رواج دارد .به طور متوسط، ۹۲ درصد از مردان و حدود ۷۹ درصد از زنان، باسواد هستند.فرهنگ امروزی پرو، آمیزه‌ای از فرهنگ سنتی و معاصر این کشور است. علی‌رغم جهانی‌شدن و پیشرفت‌های امروزی، مردم پرو سنت‌های دیرین خود را حفظ کرده‌اند و به تنوع فرهنگی خود افتخار می‌کنند.
ماچو پیچو
ماچو پیچو یا ماچو پیکچو شهری با دیوارهای سنگیِ جلا داده‌ شده که مطابق با معماری کلاسیک اینکاها ساخته شده‌ است. اولین بنای این مجموعه این‌تی‌هوآتانا (Intihuatana)، معبد خورشید که اتاقی با ۳ پنجره و در منطقه‌ای از ماچو پیچو که باستان شناسان آن را منطقه مقدس می‌نامند، قرار دارد.ماچوپیچو یکی از محبوب‌ترین مقاصد توریستی در جهان است و نمایش باشکوهی از دستاوردهای اینکاها در زمینه‌ی معماری می باشد. هنر استعماری در پرو، تحت تاثیر سبک باروک (Baroque) است. بیشتر اشکال هنری این دوره بر موضوعات مذهبی تمرکز دارند.
ادبیات
ادبیات پرو از سنت‌های شفاهی تمدن‌های پیش کلمبیایی، نشات می‌گیرد. اسپانیایی‌ها نوشتن را در قرن شانزدهم وارد ادبیات پرویی کردند. قرن بیستم، نقطه‌ی اوجی برای نویسندگانی چون Ciro Alegria ، Jose Maria Arguedas و Cesar Vallejo بود. ماریو بارگاس یوسا (Mario Vargas Llosa) در نیمه‌ی دوم این قرن توانست ادبیات پرویی را به جهان معرفی کند. امروزه بسیاری از نویسندگان پرویی در آمریکا زندگی می‌کنند.
موسیقی
سنت‌های هنری اهالی پرو به فرهنگ‌های پیش از اینکا باز می‌گردد. نام رقص سنتی و ملی پرو، Marinera است. سایر انواع رقص‌های محلی نیز در پرو وجود دارند که با فعالیت‌های کشاورزی، شکار و جنگ گره خورده‌اند. برخی از این رقص‌ها تحت تاثیر مسیحیان به وجود آمده‌اند.Kashua و Huayno دو نمونه از رقص‌های سرخ‌پوستی و جنگی هستند. رقص Kashua معمولا گروهی و رقص Huayno، دو نفری انجام می‌شوند.
اهالی پرو، موسیقی این کشور را هزاران سال زنده نگه داشته‌اند. موسیقی امروزی پرو ترکیبی از موسیقی سرخ‌پوستی و اسپانیایی است. در گذشته، آلات موسیقی با مواد متنوعی ساخته می‌شدند؛ موادی مانند پوسته صدف حلزونی، فلزات گران‌بها، شاخ حیوانات و حتی گِل.
جشن‌ها و مراسم سنتی
در کشور پرو، سالانه نزدیک به ۳۰۰۰ جشنواره برگزار می‌شود که بیشتر آنها مربوط به مذاهب مسیحی هستند. غیر از کریسمس، Corpus Christi و هفته‌ی مقدس، مراسمی هستند که اعتقادات بومی را با مسیحیت درآمیخته‌اند. Alasitaswhich جشن دیگری متشکل از بازار صنایع دستی، رقص و وعده‌های غذایی مخصوص است.
آشپزی
آشپزی و غذاها نیز در این کشور از تنوع قابل‌توجهی برخوردار هستند. مواد اصلی تشکیل‌دهنده‌ی غذاهای پرویی معمولا شامل ذرت، گوجه‌فرنگی و سیب‌زمینی می‌شوند. اهالی پرو از میوه‌هایی نظیر cherimoya ، lucuma و آناناس استفاده می‌کنند. یکی از غذاهای سنتی و لذیذ پرو، ceviche نام دارد؛ ماهی مارینه شده در آب ‌لیمو. اهالی پرو به همراه غذا یک نوشیدنی گوارا و لذیذ تحت عنوان chicha de jora سرو می‌کنند. نوشیدنی ملی پرو، Pisco نام دارد.
Lomo Saltado یکی از غذاهای لذیذ و جزء جدایی‌ناپذیر آشپزی پرو است. این غذا از قطعات باریک گوشت گاو سرخ‌شده به همراه ادویه‌جات، گوجه‌فرنگی، پیاز، سیب‌زمینی، برنج سفید و سبزیجات معطر مانند گشنیز و جعفری تهیه می‌شود.



۵ جاذبه ی لذتبخشی درسفر که باید در شب، تجربه کنید

یکی از مباحثی که در صنعت گردشگری بسیار مورد توجه قرار می گیرد و طرفداران بسیاری دارد، گردش و تفریح شبانه است. هر کشوری با توجه به مشخصه های فرهنگی خود جاذبه های متنوعی را در اختیار گردشگران قرار می دهد.در اینجا به ۵ تفریحی اشاره خواهیم کرد که با تجربه ی آنها می توانید خاطرات فراموش نشدنی ای برای خود بیافرینید. این مطلب برگرفته از سایت تور مراکش است .
۱. هنگ کنگ؛ بازدید از بازار خیابانی
این محل دیدنی که یکی از محبوبترین بازارهای خیابانی در جهان است به عنوان لوکیشن بسیاری از فیلم‌های سینمایی نیز مورد استفاده قرارگرفته است. اگر به این خیابان بروید می‌توانید معامله گران، پیشگویان، خوانندگان اپرا، عتیقه جات و لباس های رنگارنگی را مشاهده کنید. همچنین شما می‌توانید ضمن خوردن غذاهای سنتی دراین بازار از جشن های مختلف خیابانی که در آن برگزار می‌شود دیدن کنید.
2. یوسمیتی پارک؛ کالیفرنیا
طبیعت گردان وعاشقان مناظرطبیعی رفتن به این پارک را از دست ندهند. شما در یوسمیتی پارک ۱/۵ کیلومتر پیاده روی شبانه خواهید داشت و به کشف صداهای ناب و خالص طبیعت، چگونگی رفتار حیوانات در شب و منظره فوق العاده از آسمان پرستاره خواهید پرداخت. ضمنا درطول مسیر می‌توانید از راهنمایی لیدرهای متخصص بهرمند شوید.
۳. کالیفرنیا؛ کمپ درخت
اگر به دنبال تجربه‌های عجیب وغریب هستید، فوراً به همراه خانواده یا دوستان خود برای زندگی در فضایی متفاوت آماده شوید. در این کمپ در بالای درخت مستقر می‌شوید و شبی متفاوت را تجربه می‌کنید. دیدن طلوع و غروب آفتاب از لابلای شاخه‌های درختان، شنیدن صدای طبیعت و خوابیدن با حس معلق بودن درهوا هیجان این کار را چند برابر می‌کند.
۴. نیویورک؛ اسکی روی یخ
وقتی در سفر به نیویورک به دنبال یک کار فانتزی شبانه هستید می‌توانید برای اسکی درفضای باز به مرکز راکفلر مراجعه کنید. البته این مجموعه فقط در طول زمستان دایر است و اگر نمی‌خواهید گرفتار صف طولانی و جمعیت زیاد اسکی بازها شوید بهتر است که در روزهای منتهی به کریسمس و جشن های خاص به آنجا نروید. این مرکز تا نیمه شب باز است و در ساعات پایانی قیمت ورودی آن ارزان تر می‌شود.
5. سیدنی استرالیا؛ لونا پارک
اگر شما با فرزندانتان در استرالیا هستید رفتن به لونا پارک ایده ی بسیار جذابی می‌تواند باشد.در این پارک انواع امکانات و بازی های مهیج برای بچه ها وجود دارد،شما می‌توانید درآنجا شام بخورید و شب سرگرم کننده ای را بگذرانید. همچنین اگر خوش شانس باشید می‌توانید در پارک، مراسم متنوع یا جشن‌هایی که معمولا درآنجا برگزار می‌شود را از نزدیک ببینید.



چرا در سفر وهنگام برخاستن هواپیما، نور کابین را کم می کنند؟

کم کردن نورکابین و بالابردن پرده های پنجره ها در هنگام برخاستن هواپیما از معیارهای استانداردهای ایمنی پرواز در “حساس ترین لحظات هر پرواز” ،  همچون بلند شدن  (Taking off) و به زمین نشستن  (Landing)هواپیما می باشد. ولی آنها چه هدفی را دنبال می کنند ؟  همان طور که مشخص است ، کم کردن نور کابین یک معیار ایمنی است که به چشمان مسافران اجازه می دهد که سریعتر خود را در هنگام تخلیه اظطراری هواپیما با نور محیط تطبیق دهند. این مطلب برگرفته از سایت تور مراکش است .
آقای کریس کوک یک خلبان ، با سابقه ای طولانی از پرواز در این خصوص می گوید : تصور کنید در یک اتاق نا آشنا و روشن و پر از موانع هستید و کسی چراغ ها را خاموش می کند و از شما می خواهد که سریعا خارج شوید !
نورهای داخل کابین برای مطابقت با محیط خارجی تنظیم شده اند ، بنابراین در مواقع اضطراری ، مخصوصاً اگر نور داخل کابین خاموش شود ، چشمان شما به نور تنظیم شده عادت کرده و شما نیازی به چند ثانیه اضافی که باید صبر کنید تا چشمان شما به تاریکی و یا روشنایی احتمالی عادت کند ،ندارید و این چند ثانیه ممکن است برای نجات جان شما بسیار حیاتی باشد . نور داخل کابین معمولاً به مانند نور هنگام غروب ، شب و یا صبح زود تنظیم می شود .
و اگر چراغ های داخل کابین در هنگام حادثه خاموش نشوند ، نور کم باعث راحت تر پیدا کردن “علامت خروج ” می شود، که با روشن شدن خود باعث می شود دنبال کردن مسیر خروج از روی زمین راحت تر انجام شود.
این موضوع همچنین بالا بردن پرده های پنجره ها نیز ارتباط دارد. با تاریک شدن نور داخل کابین ، هر منبع نور خارجی ، مخصوصاً آتش سوزی و یا خطرات دیگر راحت تر توسط خدمه پرواز شناسایی می شوند و تصمیم گرفتن برای اینکه کدام سمت هواپیما برای تخلیه مسافرین مناسب است را راحت تر می سازد . به طور مثال اگر در قسمتی از هواپیما آتش سوزی اتفاق افتاده باشد، مسافرین از سمت دیگری تخلیه می شوند.
بنابراین استفاده از پرده ی پنجره ها به منظور داشتن دید بهتر خدمه از محیط خارجی و قسمت های مختلف هواپیما مانند : موتور، بالها و غیره ، می باشد .



برج های کج دنیا و دانستنی هایی که از آنها بی خبرید

بناهایی که محبوبیت خود را مدیون کج بودنشان هستند
وقتی صحبت از برجهای کج می شود قطعا برج پیزا در ایتالیا را به یاد خواهید آورد ولی در جهان برجهای کج بسیاری وجود دارد که ما از آنها بی خبر هستیم. همه ی آنها به دلایل مختلف از زلزله گرفته تا شرایط آب و هوایی و طراحی معماران آن درجه ای انحراف یافته اند، در این مقاله به ۵ مورد از سازه های کج اشاره خواهیم کرد. این مطلب برگرفته از سایت تور مراکش است .
‏‏ برج های ‏Bologna‏ – ایتالیا ‏
اینطور که به نظر می رسد ساخت برج های کج در ایتالیا معمول است! دو برج ‏Asinelli‏ و ‏Garisenda‏ که در شهر بولونیای ‏ایتالیا قرار گرفته اند با نام برج های بولونیا شناخته شده هستند. این دو برج از زمان ساختشان در قرن ۱۲ تا به امروز همچنان در ‏حال مبارزه با جاذبه زمین بوده اند.برج کوچک تر که ‏Garisenda‏ نام دارد به دلیل اینکه به روی زمین مسطح ساخته نشده بود ‏‏۴ درجه خمیده است. این برج که ابتدا ۶۰ متر ارتفاع داشت در سال ۱۳۶۰ به دلایل امنیتی بخشی از آن کوتاه شد و به یک برج ‏‏۴۸ متری تبدیل شد.هنوز امکان ورود به این برج وجود ندارد.‏‏ برج بلند تر ‏Asinelli‏ نام دارد که ارتفاع آن ۷۰ متر است و ۱.۳ درجه کج است. بازدیدکنندگان از این دو برج امکان این را دارند ‏تا ۴۹۸ پله این برج بلند را طی کنند و به بالای آن بروند تا چشم اندازی زیبا از اطراف شهر را مشاهده کنند.‏ ‏
برج خمیده ‏‎- Suurhusen‏ آلمان ‏‏‎
برج ‏Suurhusen‏ یک برج کلیسا است که در روستایی به همین نام در شرق آلمان قرار گرفته است . این برج با ۵.۱۹ درجه ‏خمیدگی ، تا سال ۲۰۱۰ بعنوان کج ترین برج جهان در گینس شناخته شده بود. این کلیسا در قرن ۱۳ ساخته شده بود اما این برج ‏‏۳۲ متری در سال ۱۴۵۰ به آن اضافه شد. پایه های این برج را ترکیبی از چوب و خاک های خیس تشکیل می دادند که همین ‏مساله طی سالها منجر به کج شدن این ساختار شد. در سال ۱۹۷۵ این برج نیز به روی عموم مردم بسته شد چرا که بیش از حد ‏خمیده شدن آن خطرناک بود و ده سال بعد پس از اینکه تلاش هایی برای ثابت نگه داشتن آن صورت گرفت دوباره بازگشایی شد. ‏‏‏ ‏ ‏
 برج ‏ Pisa‏ – ایتالیا ‏
‏‏‏بدون شک مشهورترین برج کج دنیا برج پیزا در شهر پیزای ایتالیاست. ساخت این برج ۱۹۹ سال به طول انجامید و بارها به ‏دلایل مختلف ساخت آن متوقف شد. زمین جایی که این برج را میساختند نیز تحمل وزن سنگین این ساختار را نداشت بنابراین از ‏یک سو رو به ریزش کرد و منجر به کج شدن این برج شد. این مساله را بعد از ساخت سه طبقه از هشت طبقه این برج متوجه ‏شدند اما اگر چه در ساختار آن تغییراتی اعمال کردند اما از ساخت آن دست نکشیدند و برج پیزا از همان ابتدا کج ساخته شد. بین ‏سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۰ این برج به روی عموم مردم بسته بود چرا که خطراتی را برایش پیش بینی می کردند، اما پس از هزینه ‏کردن ۴۰ میلیون دلار سعی شد تا از کج شدن بیشتر آن جلوگیری شود. تحقیقات نشان می دهد بین سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۳ این برج ‏به حالت اولیه خود در سال ۱۸۳۸ باز گشته و در سالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۰۹ اصلا هیچ حرکتی در راستای خمیده شدن نداشته است. با ‏توجه به این تحقیقات اگر چیزی باعث تغییر این آمار نشود ، این برج تا ۲۰۰ سال به همین حالت باقی خواهد ماند.‏ ‏ ‏ ‏ ‏ ‏‏‏‏‏
برج ‏ Nevyansk‏ – روسیه ‏‎
برج خمیده نویانسک در شهر نویانسک روسیه قرار دارد که در قرن ۱۸ ساخته شده است، هر چند هنوز تاریخ دقیق آن مشخص ‏نیست و بسیاری از تاریخدانان روسی معتقدند بین سالهای ۱۷۲۱ و ۱۷۴۵ ساخته شده است. حتی دلیل اصلی ساخت این برج ۵۷.۵ ‏متری نیز هنوز دقیق مشخص نیست و برخی می گویند از این برج برای نگهداری پول در زمان پادشاهی به نام دمیدوف استفاده ‏می شده ، برخی دیگر می گویند یک برج نگهبانی یا برج ناقوس بوده است و حتی نظریه هایی نیز در راستای زندان بودن این ‏برج ارائه شده است. این برج مرموز سه درجه به سمت جنوب غربی کج است که بسیاری می گویند از عمد این برج به این سمت ‏کج ساخته شده چرا که محل تولد دمیدوف نیز همان سمت است. اما محققین بر این باورند که هیچ دلیلی برای کج ساخته شدن آن ‏وجود ندارد و این برج نیز به دلیل اینکه زمینی که روی آن ساخته شده است توسط آبهای سطحی فرسوده شده و مقاومت خود را ‏در نگهداری این برج عظیم از دست داده است و به مرور زمان منجر به کج شدن آن شده است. ‏ ‏ ‏‏‏ ‏‏‏‏
Yunyan Pagoda‏ – چین ‏
‏این برج که در شهر سوژو چین قرار گرفته است با نام ‏Tiger Hill Pagoda‏ نیز شناخته شده است و آن را “برج خمیده چین” می ‏شناسند. این برج ۴۷ متر ارتفاع دارد و هفت طبقه دارد که هر طبقه آن دارای بالکن می باشد که در سال ۱۳۶۸ به تقلید از ‏ساختمان ها و برج های چوبی ساخته شد، اما به دلیل فشارهای طبیعی و اینکه پایه و فونداسیون این برج از سنگ و خاک ساخته ‏شده بود به مرور زمان به یک سو کج شد.در حال حاضر این برج سه درجه کج است و در دو ستون پایه آن ترک برداشته است. ‏این برج بارها بازسازی شده است تا از سقوط و خراب شدن آن جلوگیری شود.‏ ‏ ‏



راز هایی نهفته و تاریخچه ای جالب ازمجسمه آزادی

عجیب است که بدانید ۶ ماه بعد از رونماییِ مجسمه‌ی آزادی برای عموم در سال ۱۸۸۶، آن مکان، تقریبا خالی از سکنه و رها شده بود. مطالبی که می‌خوانیم بخشی از کتاب ” مشعل آزادی” ست. ساختِ مجسمه‌ی آزادی، ماجراجوییِ بزرگی بود که چیزهای زیادی را برای ما نمایان کرد. اکنون، به پاس بزرگداشتِ ۱۳۰ امین تولد الیزابت میشل، چندین راز نهفته در مجسه‌ی آزادی را برای شما بیان می‌کنیم. این مطلب برگرفته از سایت تور مراکش است .
بزرگترین و اصلی‌ترین داستان مربوط به این مجسمه این است که این پیکره، هدیه‌ای از دولت فرانسه به دولت آمریکا بوده است. به گفته‌ی میشل، این تندیس، محصولِ فکریِ مجسمه‌سازِ فرانسوی، فردریک آگوست بارتولدی‌ است که در سفر به مصر از مجسمه‌های آنجا برای ساخت پیکره‌ای عظیم‌الجثه الهام گرفت. اگرچه فرانسه نیز در ساخت این مجسمه سهیم بود اما بیشترِ هزینه‌ی ساخت آن از مردم آمریکا و به اصرار و تاکید روزنامه‌نگاری به‌ نام جوزف پولیتزر تامین شد. در آن زمان مجسمه سر ازکانال سوئز درآورد. بارتولدی مصمم بود که مجسمه‌اش را ابتدا در مصر و برای کانال سوئز بسازد که در آن زمان در حال افتتاح بود.زنجیرهای پای مجسمه‌ی آزادی، نماد پایان جنگ داخلی‌ است .به لطف دخالتِ طرافدارانِ الغای بردگیِ فرانسوی همچون ادوارد لابولای، بالاخره فرانسه نیز در خلقِ مجسمه‌ی آزادی دخیل شد. لازم به ذکر است که این مجسمه قرار بود با نشان دادن زنجیرهای در هم شکسته، پایان دوره‌ی برده‌داری در آمریکا را پاس دارد.۴۰ دیسک خالیِ پای ستون، نماد شکست ایالت‌های آمریکا در برابر تهیه بودجه‌ است ( منظور از بودجه، بودجه‌ی کشور نیست؛ درواقع پولی‌ است که برای ساخت مجسمه‌ی آزادی در نظر گرفته شده بود)
بارتولدی برای تامین هزینه‌ی ساخت مجسمه، با مشکلات زیادی روبرو شد؛ از این رو، نمایندگان خود را به سرتاسر آمریکا برای تهیه‌ی پول و پشتیبانیِ مالی فرستاد. او ۴۰ قاب مُدور (دیسک) در پای مجسمه گذاشت تا هر ایالتی نام خود را روی آن حک کنند؛ اگرچه در آن زمان از ۳۸ ایالت درخواست کمک کرده بود اما با این‌حال ۴۰ عدد دیسک در آنجا قرار داد. هیچ‌یک از ایالت‌ها این‌ کار را نکردند؛ بنابراین دیسک‌ها خالی ماندند.بارتولدی، جزیره‌ی آزادی را به‌ عنوان کاخی تفریحی تصور می‌کرد.میشل می‌گوید، وقتی که جزیره‌ی آزادی را می‌بینید، شاید با خود فکر کنید این جزیره چقدر خالی‌ است و البته مناظر زیادی هم ندارد! البته بارتولدی تصورات دیگری نیز از آن جزیره داشت؛ او پیشنهاد داد که آنجا را تبدیل به جزیره‌ای تفریحی به همراه گروه‌های موسیقی کنند. میشل می‌گوید، شاید با افزایش جمعیتِ جزیره، به‌ عنوان مقصدی برای هنرمندانِ مجسمه‌ساز، بتوان به این هدف رسید. بارتولدی با فکر کردن به پارک‌های پاریس، جایی که مجسمه‌های زیادی وجود دارد، به این ایده رسیده بود.سازندگان مجسمه نمی‌دانستند که مجسمه‌ی آزادی سبز رنگ خواهد شد میشل می‌گوید، بارتولدی خود مایل بود که مجسمه کاملا طلایی باشد اما تیم او انتظار این را نداشتند که تندیس مسی که ساخته‌اند ممکن است کم‌کم تبدیل به سبز شود. آنها فکر این را هم نمی‌کردند که ممکن است زنگار سبز رنگی، روی مجسمه را بپوشاند. در بهترین حالت فکر می‌کردند مجسمه، با گذر زمان، رنگِ قرمز تیره به خود خواهد گرفت. البته این تغییر رنگ، مدتی به طول انجامید؛ در دهه‌ی ۲۰ قرن بیستم بود که مجسمه آرام‌آرام رو به سبزی رفت. میشل می‌گوید: نکته‌ی خنده‌دار و جالب اینجاست که سازندگان مجسمه‌ی آزادی همان کسانی بودند که مجسمه‌ی نوتردام را ساخته بودند؛ نمی‌دانم چرا حواسشان به تغییر رنگ مجسمه نبود!
تقریبا ۶ ماه بعد از رونماییِ مجسمه‌ی آزادی برای عموم، این مجسمه از یادها رفت . میشل می‌گوید، یک روزنامه‌نگار، ۶ ماه بعد از افتتاحیه‌ی بزرگ مجسمه به جزیره‌ی آزادی رفت و اینگونه نوشت: آنجا تقریبا رها شده بود! این نشانگر این است که مردم چقدر زود علاقه‌ی خود را از دست می‌دهند. بارتولدی بسیار خوشحال‌تر و راضی‌تر می‌بود اگر جزیره‌ی آزادی پر از افرادی بود که آنجا زندگی می‌کنند.مجسمه‌ی آزادی، شبیه مادر سازنده‌اش نیست اما تقریبا شبیه برادرش است
بسیاری بر این باورند که مجسمه‌ی آزادی طرحی‌ از مادر بارتولدی است. اما سازنده‌ی مجسمه هیچ‌گاه این موضوع را تایید نکرد و میشل نیز فکر می‌کند که بیشتر شبیه برادر اوست؛ برادری که با بدهی‌هایی که برای خانواده‌اش تراشید، موجب از هم‌پاشی‌اش شد. میشل با دیدن عکسی از برادر بارتولدی و نشان دادن آن به متخصصان، فکر می‌کند که شباهت خوبی بین مجسمه و برادر او وجود دارد و نیز با توجه به گذشته‌ی سخت او، چین و چروک روی پیشانی مجسمه‌ی آزادی قابل توجیه است. شاید بهترین نما برای دیدن مجسمه، قایقی روی آب باشد.
اگرچه میشل خیلی دوست دارد از قبرستان گرین وودِ بروکلین که بسیار به مجسمه‌ی آزادی نزدیک نیز هست، به دیدن آن بنشیند و یا برای دورنمای آن به جزیره‌ی گاورنر برود، با این‌حال کافه‌ی عالیجناب ویلیام وال را که روی آب شناور است برای تماشای مجسمه‌ی آزادی ترجیح می‌دهد. با ۲۰ دلار می‌توانید به آنجا بروید که البته در جزیره‌ی استیتن فری، نمای خوبی برای دیدنِ مجسمه گیرتان خواهد آمد.کسی که تاج مجسمه را ساخت، در آن زمان والامقام‌ترین فردِ آمریکا بود
امروزه کمتر کسی از مناظر و نماهای بلندقامت شگفت‌زده می‌شود، اما میشل مطلبی فوق‌العاده برای به یاد داشتن می‌گوید: کسانی که تاج مجسمه‌ی آزادی را ساختند، در آن زمان به بالاترین ارتفاع آمریکا رفتند. این تجربه‌ای به یاد ماندنی‌ است. چیزهای زیادی برای گفتن درمورد اینکه شهر، از بالای مجسمه‌ی آزادی چگونه دیده می‌شود، وجود دارد که میشل آنها را در کتابش ذکر خواهد کرد. وی از اولین حامیان هنری برج ایفل بود. او می‌گوید وقتی که به ساختار برج ایفل می‌نگرید، در واقع به اولین کار هنری گوستاو ایفل نگاه می‌کنید. مهندسی که چارچوب پیکره‌اش را ساخت، قبل از آن چندین پل ساخته بود که ساخته‌ی خود را تندیسی زشت با مهندسیِ زیبا می‌نامید. چیزی از ساخت مجسمه‌اش نگذشته بود که سراغ ساختن برج ایفل رفت.
حامیان حقوق زنان، از مجسمه متنفر بودند .مجسمه‌ی زنی که مشعلی به دست دارد، زنان بسیاری را خشمگین کرد. حامیان حقوق زنان، در همان روز افتتاحیه‌ی مجسمه، اعتراض و انزجار خود را نسبت به مجسمه‌ی آزادی نشان دادند. آنان برای حق رای زنان مبارزه می‌کردند؛ این در حالی بود که مجسمه‌ی آزادی، به طور طعنه‌‌آمیزی، شمایل زنی با نماد آزادی را نشان می‌داد. زنان برای تحقق حق خود ۳۴ سال دیگر صبر کردند.
توماس ادیسون تقریبا کاری کرد که مجسمه‌ی آزادی حرف بزند! او می‌خواست گرامافون بزرگی در داخل مجسمه قرار دهد تا او بتواند سخن بگوید. میشل می‌گوید، ادیسون می‌خواست ترتیبی دهد که مجسمه‌ی آزادی سخنرانی‌هایی انجام دهد که در سرتاسر منهتن شنیده شود. خوشبختانه او این‌کار را نکرد؛ چون کار ترسناکی‌ست!