این عیب ها در صورتی باعث ایجاد حق فسخ برای مرد می شود(ماده 1124قانون
مدنی) که در هنگام عقد وجود داشته باشد نه اینکه بعد از عقد ایجاد
شود.البته مثلا اگر مردی که به انتخاب پدر و مادرش با خانمی که چندان او را
ندیده ازدواج کند و متوجه شود که به بیماری جذام مبتلاست، حق
طلاق زن
را دارد.اگر این موضوع را قبل از برقراری رابطه زناشویی بفهمد، زن حق مهر
نخواهد داشت ولی اگر بعد از برقراری رابطه زناشویی متوجه شود، باید تمام
مهریه را بپردازد.
طبق ماده1125 قانون مدنی، اگر جنون و عنن بعد از عقد هم اتفاق بیفتد، به زن حق فسخ داده می شود.
طبق
ماده 1126 قانون مدنی، اگر زن یا مرد قبل از عقد بدانند طرف مقابلشان به
یکی از بیماری هایی که حق فسخ ایجاد می کند مبتلاست، دیگر بعد از عقد حق
فسخ نخواهند داشت.
در ماده 1127 قانون مدنی هم آمده اگر مردی بعد از عقد
به بیماری های مقاربتی مبتلا شود، زن حق دارد از برقراری رابطه زناشویی با
او امتناع کند ولی به او نفقه تعلق می گیرد.
تبصره 5 ماده 1130قانون
مدنی ابتلای مرد به بیماری های صعب العلاج روانی یا مسری یا هر بیماری صعب
العلاج دیگری (مثل سرطان) که زندگی مشترک را تهدید کند، یعنی زندگی همراه
با مشقت باشد و تحمل آن مشکل شود، باعث می شود زن بتواند به حاکم شرع
مراجعه و تقاضای طلاق کند و در صورتی که ادعای او ثابت شود، دادگاه مرد را
وادار به طلاق خواهد کرد. در این صورت خانم می تواند تمام حق و حقوق خود را
هم مطالبه کند.
بیماری های صعب العلاج نوظهور بلای جان خانواده ها
با
وجود این که بیماری های صعب العلاج نوظهور از جمله ایدز، هپاتیت و...از
گروه بیماری هایی هستند که در صورت مبتلاشدن زن یا مرد جان و سلامت شریک
زندگی را به خطر می اندازد اما متاسفانه قانون در این باره سکوت کرده است.
زیرا زمانی که قانون حمایت از خانواده ها نوشته می شد این بیماری ها وجود
نداشتند و درحال حاضر هم هیچ تکلیفی برای این گروه از زوجین مشخص نشده است.
بنابراین قانونگذاران بایستی با جدیت این موضوع را مورد بررسی قرار دهند و
با تدوین و تصویب قوانین مناسب ضمن آن که سلامت خانواده ها را تامین کنند
آنها را نیز از این دغدغه های مهم نجات دهند.
درحال حاضر مواد قانونی
موجود در کشور در رابطه با فسخ نکاح زوجینی است که قبل از ازدواج دارای
بیماری بوده اند و تاکنون در رابطه با بیماری هایی که زن یا شوهر در طول
زندگی مشترک مبتلابه آن می شوند هیچ تصمیمی گرفته نشده است و معلوم هم نیست
که این موضوع چه زمانی بررسی و قوانین لازم برای آن تدوین می شود. با این
وجود تا آن زمان بهترین راهکار این است که زن یا شوهر بخصوص خانم ها هنگام
ازدواج در عقدنامه شرط سلامتی کامل همسر را جزو شروط ضمن عقد عنوان کنند
چرا که مرد هر زمان و به هر دلیلی که بخواهد می تواند همسرش را با پرداخت
مهریه و حق و حقوقش طلاق دهد اما از آنجا که در اینجا قانون دست زن را به
غیر از مواردی خاص بسته است پس زن می تواند حق سالم بودن شوهرش را جزو
شرایط ضمن عقد بگنجاند. در غیر این صورت این حق را از خودش سلب کرده است.
اما نکته حائز اهمیت این است که اگر زن یا شوهر این موضوع را جزو شروط ضمن
عقد قید نکرده باشند در صورت بروز مشکل، محاکم شرط را بر سالم بودن هر دو
قلمداد کرده و به موضوع پرونده رسیدگی خواهند کرد.
آیا نبودن بکارت در دختر، باعث جواز فسخ عقد مى شود؟ و معناى فسخ چیست؟
پاسخ
: در صورتى که شرط بکارت کرده باشد حقّ فسخ دارد و معمولا در محیطهاى ما،
شرط بکارت به عنوان یک شرط ضمنى و از پیش توافق شده مى باشد و معناى فسخ
این است که بگوید من عقد را فسخ کردم یا به هم زدم و به هر زبانى باشد کافى
است.اگر مردى قبل از ازدواج از نزدیکى عاجز باشد و زن بعد از مراسم عروسى
بفهمد و فوراً عقد و نکاح را به هم نزند و از شوهر جدا نشود، آیا در این
صورت زن مى تواند بدون طلاق شوهر کند؟
پاسخ : در این موارد، زن باید به
حاکم شرع مراجعه کند و حاکم یک سال به مرد مهلت مى دهد اگر درمان شد
ازدواج باقى است، در غیر این صورت زن مى تواند نکاح را فسخ کند و احتیاج به
طلاق نیست و به فرض که مرد بعد از آن هم خوب شود قابل بازگشت نیست مگر به
صورت ازدواج جدید.
اگر زن بعد از عقد بفهمد همسرش معتاد است آیا مى تواند عقد را فسخ کند، تکلیف مهریه چه خواهد شد؟
پاسخ
: اگر زن در موقع عقد شرط کند که هرگاه شوهر مثلا مسافرت نماید یا معتاد
به موادّ مخدر گردد یا خرجى او را ندهد اختیار طلاق با او باشد این شرط
باطل است ولى هرگاه شرط کند که او از طرف شوهرش وکیل باشد که هرگاه این
کارها را انجام دهد خود را مطلّقه کند این وکالت صحیح است و در چنین صورتى
حق دارد خود را طلاق دهد.
جوانى دختر باکره اى را، مشروط بر صحّت کامل
طرفین، به عقد ازدواج دائمى خود در آورده است. در اوّلین فرصت بعد از
ازدواج، که زوجین با هم تنها شده اند، زوجه متوجّه مى شود که ناحیه ى
فوقانى بدن شوهر دچار ناراحتى مادرزادى، قیفى شکل، ناموزون و غیر طبیعى
است. بدین جهت مواقعه اى صورت نگرفت. در این صورت:
1ـ آیا زوجه اختیار فسخ نکاح را دارد؟
2ـ
در فرض جواز فسخ نکاح، و با توجّه به این که زوجه مدخول بها نیست، آیا مى
تواند نصف مهریّه و دیگر خسارات، از قبیل هزینه میهمانى و مانند آن، را از
زوج مطالبه کند؟
پاسخ : این عیب از عیوب فسخ نکاح نیست; مگر این که
قبلا شرط صحّت کامل کرده باشند. در این صورت زن حقّ فسخ از باب خیار تدلیس
دارد، ولى در فرض مسأله که مواقعه صورت نگرفته مهر به او تعلّق نمى گیرد.
امّا اگر خساراتى متحمّل شده، مى تواند آن را از زوج بگیرد.
چهارشنبه 1 دیماه سال 1395 ساعت 11:54 ب.ظ